به کتابخانهٔ نیمه‌شب خوش آمدید!

نیل گیمن یکی از نویسندگان موفق و مشهورِ انگلیسی در یکی از بخش‌های کتابِ «مرد شنی» شخصیتی را به تصویر کشیده که با رؤیا و مرگ معامله می‌کند. بدین ترتیب که او قرنی یک‌بار تجربیاتش را با مرگ و زندگی به اشتراک می‌گذارد و در ازایش هیچ‌گاه نمی‌میرد. در برخی از قرن‌ها او مانند یک فرد فقیر زندگی می‌کند و گاهی مانند یک پادشاه؛ اما مهم نیست چه زندگی‌ای را انتخاب و تجربه کند یا چه تصمیماتی بگیرد، در نهایت او هیچ‌گاه خوشحال نیست و هر بار در ملاقاتش با رویا و زندگی تقاضا می‌کند که بتواند ۱۰۰ سالِ دیگر نیز به زندگی ادامه دهد و در نهایت اعتراف می‌کند که می‌تواند این کار را تا ابد ادامه دهد و هیچ‌‌گاه زندگی‌ای رضایت‌بخش نخواهد داشت.

مت هیگ رمان‌نویس انگلیسی هم به سراغ موضوعاتی مانند پشیمانی و افسوس رفته و چندین کتاب داستانی و غیرداستانی در مورد همین موضوعات نوشته است. او که در 24 سالگی دچار افسردگی شده بود و قصد داشت خود را از پرتگاهی به پایین پرت کند، در لحظهٔ آخر از این کار منصرف شد و در کتاب دلایلی برای زنده ماندن نوشت: «یکی از نشانه‌های محرز افسردگی این است که سر سوزن امیدی به هیچ چیز ندارید و آینده‌ای را متصور نمی‌شوید. گویی داخل یک تونل مانده‌اید که دو سر آن مسدود است و به هیچ وجه قادر نیستید روزنهٔ نوری را که در انتهای آن سوسو می‌زند ببینید.»

مهم نیست که مت هیگ در چه ژانری بنویسد، او همیشه در کتاب‌هایش عناصر بسیاری را بررسی می‌کند که بر رضایت فرد از زندگی تأثیر می‌گذارد. او از طریق داستان یا تعریف کردن تجربیاتش خوانندگان را تشویق می‌کند تا گذشتهٔ خود را رها کنند و از زمان حال نهایت استفاده را ببرند و رمانِ پرفروش و محبوبِ او «کتابخانهٔ نیمه‌شب» نیز از این قائده مستنثی نیست.

معنای زندگی به تعبیر کتابخانۀ نیمه شب

مت هیگ کتابخانهٔ نیمه‌شب را بر اساس موضوعی اساسی یعنی کنجکاوی مشترک انسان‌ها استوار کرده است: هدف از زندگی چیست؟

درست است که مت هیگ و هیچ انسان دیگری هیچ‌گاه نمی‌تواند به این سؤال پاسخی بدهد و اما از طریق تصمیم و ماجراجویی شخصیت اصلیِ کتابخانهٔ نیمه‌شب، به شما نشان می‌دهد که زندگی چه چیزی نیست! او در این کتاب فریاد می‌زند که قرار نیست برای راضی نگه داشتن دیگران زندگی کنید، قرار نیست زندگی را تنهایی سپری کنید یا خود را مجبور به انجام کارهایی بکنید که دوست ندارید و پس از آن خود را بابت اشتباهات و تصمیماتی که در گذشته گرفته‌اید ملامت کنید و باقی زندگی‌تان را در ای‌کاش‌ها بگذرانید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *